به نام خدا
دوئل!
ارتـــــــــش وجودم
شکـــــــــــــــست
در دوئل
باجشــــــــمانت!!!
عرفان شیـــــدا!!!
به نام خدا
دوئل!
ارتـــــــــش وجودم
شکـــــــــــــــست
در دوئل
باجشــــــــمانت!!!
عرفان شیـــــدا!!!
بسمه تعالی شانه وله الحمد
تصوّر!
تصویرتو
کنارتصاویردیگراست
درتصویربودن یکی
اما
درتصورمن
"تکی"!
"تقدیم به یگانه ام ماهواره همراه همواره ام" همان که شکوفه دلم است
به نام خدا
عشق!
عجیبِ غریبِ قریب است عشق
همه گان دانندش امادیری نمی پایندش
وبه طرحی نوین اندرآمده اند
که به نامی چندش اورتر ازهوس وسمه اش کرده اند
وبه بازارعشاق می فروشندش
عجیب است 2014ترین عشق دنیارا"سکس "نام نهاده اند
"تقدیم به یگانه ام ماهواره همراه همواره ام"
به نام او
عشق!
گویندکسان
که نگاه است ودلدادگی
نگاه است وعشق
چشم معبرحرف های دل
ودل صفحه صحنه های چشم
آغازی به چشم وپایانی به دل
این چنین عشق آغازمی شود
ومن به چشمان تودل دوختم
چشمانت رادوست می دارم
همان دوکلمه عاشقانه را می گویم که دلم به دلت پیوندداده است
به نام عبرت آفرین
می گفت :زنی است محله نشین ما!!!
آنان که رخساره اش می بینند
به بیتوته ای شبانه دوستش می دارند
اورا کسی اش کاری نیست
اونیزکسی راکاریش نیست
تن عریانی چندمی فروشدکه امرارمعاشش لنگ نماند
اما
دراین میان
واعظ مسجد
می گفت:
"تبعیدش ازمحله مان واجب است به گمراهی جوانان مسجدنشین"
مومنان به راه روسپی ایمان اوردندامافاحشه قصه مابه مسجدایمان نیاورد!!!
چرایی اش رانمی دانم
اما می دانم
فاحشه مومنه کار خودبود ولی مسجدیان سالوسان راه خویش!!!!!!!!!!!!!!!!
به نام پایان
نبودیم زین پیش و در"بود"شدیم
به هیاتی چندش آور
و
به آبی پلشت ازغارتنگ نیایمان
به خارج اندرشدیم
تادررحم زمان
بگزینیم زمین
زمانی اندیشه کردیم
و
زمینی انگیزه
تن فرسایی نمودیم وبه نم نمی آرام وار
علامت سوالی شدجسم فقیرحقیرمان
تا
عمری صرف سوالی شدن تن شود
وبی هیچ جوابی درمیان
به گوراندرشویم
وبازنایافته جواب جاهلانه مجهولانه
باریاب درگاهی غریب قریب شده باشیم
خجلت زده شرمسار
چه زیبا وحکیمانه است که میرندگی همان زندگیست
امادریغافکرفکورفکیر
دریغادریغا
ما
همانانیم که دررحم مادرمان دنیا
سخت زیسته ایم
درانتظارزایش آخرت به قطع ناف مادی گری بادست خدا
بی هیچ جفتی درمیان
عجیب است انسان
عجیب ترمادر
به نام او
موهای آشفته اش
پریشانم می کند
وپریشانیم به آشفتگی موهای اورفته
ببین ماشبیه ایم
آنقدرشبیه
که می گویند:
"اوپریشان آشفته است"
بدین سان دیوانه گان متولد می شوند
تاطعم شیرین عشق درجذاب ترحالتی ازسکرومستی
هستی ام دهد
چراکه جنون اوج عشق است
وچه زیباست که عشق رادیوانه ای بفهمد
من اکنون دیوانه ام
زین سان عاشقم
به نام او
جام معرفت
چه نوع تفکری بهتر از شب زنده داری به شمار می رود؟
حسن صیقل از امام صادق(سلام الله علیه) سؤال میکند اینکه مردم نقل کردند «تفکر الساعة خیر من قیام لیله» یک لحظه انسان تفکر کند بهتر از آن است که شبی را زنده کند و احیا کند این تفکر چه تفکری است؟ «قلت کیف یتفکر» این تفکر چیست؟ حضرت فرمودند: آن تفکر عبارت از این است که «یمر بالخررة او بدار» مرور کند به جای ویران یا به خانههای ویران شده «فیقول أین ساکنوک أین بانوک» آنها که تو را ساختند کجا رفتند؟ آنها که در تو زندگی میکردند کجا رفتند؟! «ما لک لا تتکلمین» چرا حرف نمیزنید؟ این نشانهٴ آن است که این نوع تفکر انسان را به معاد میکشاند.
برگرفته از جلسه درس تفسیر حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی،سوره مبارکه آل عمران
به نام او
همیشه گفته اند
ومی گویند
"میان ماه من تا ماه گردون تفاوت اززمین تاآسمان است"
امادریغاندانسته گفتندومی گویند
غافل ازآنکه اوآسمان من بودنه ماه
وبه شایدی عجیب اویم آسمان نبود
که دنیایم بود
وبه بایدی عجیب ترآنکه ،اویم دنیانبود
که هستیم بود
آری
اورامی گویم
که ساعت سرخ را
به طپش وامی دارد!
علامه جوادی آملی
موضوع: کلامی
عنوان: آینده جهان از نظر اسلام
بسم اللّه الرحمن الرحیم و إیّاه نستعین
آینده جهان از نظر اسلام
ناهماهنگی ستم با جهان آفرینش و متضاد بودن آن با هدف خلقت
نیاز جامعه به قانون و رهبر وارسته
برای تبیین آینده جهان از نظر اسلام توجه به اصول جهانبینی از دیدگاه اسلامی لازم است. از این رهگذر، به برخی از قواعد کلی جهان شناسی در مکتب دین اشاره می شود؛ تا نتایج آن معلوم گردد و نظم نوین جهانی به خوبی معنا شود و در تأسیس آن سعی بلیغ شده تا استکبار جهانی خیال خام در سر نپروراند.
یکم. آفرینش جهان هدف دار بوده، هیچگونه بطلان و عبث در او نیست؛ ﴿و ما خلقنا السماء و الأرض و ما بینهما باطلاً... ﴾ [1] و هدف هر چیزی کمال مناسب آن شیء است و کمال وجودی جهان خلقت، همانا نیل به مقام برتر هستی و رهیدن از نقص نسبی و عیب قیاسی و رسیدن به تمامت و سلامت است.
ناهماهنگی ستم با جهان آفرینش و متضاد بودن آن با هدف خلقت
دوم. ستم چون سَمّ زیانباری است که با جهاز هاضمه جهان خلقت ناسازگار بوده، مایه تباهی وی می شود و چون با نظام داخلی جهان آفرینش ناهماهنگ می باشد، با هدف خلقت نیز تضاد داشته، همواره مانع رسیدن به هدف است؛ ﴿ظهر الفساد فی البرّ و البحر بما کسبت أیدی الناس... ﴾ [2]، ﴿و لو اتبع الحق أهوائهم لفسدت السموات و الأرض و من فیهنّ... ﴾.[3]
سوم. انسان مخلوقِ ممتازی است که با هدف ویژه آفریده شد و هرگز یاوه و بیهوده نبوده، گزاف و عبث در حریم آفرینش وی راه نیافته، باطل و رها نیست؛ ﴿اَیحسَبُ الإنسان أَن یُترَک سُدی﴾ [4]، ﴿اَفحسبتم أَنّما خلقناکم عبثاً و انّکم إلینا لا ترجعون﴾.[5]
چهارم. ظلم و تجاوز به حقوق دیگران، چون شعله نورانی است که با کمال انسان مناسب نبوده، همواره سدّ راه رسیدن وی به مقصود آفرینش است و بدون پرهیز از هر گونه ستم فردی و جمعی، خواه به صورت استبداد، خواه به طور استثمار و خواه به نحو استعمار که جامع اضلاع این مثلّث مشئوم، همانا استعباد و به بردگی در آوردن دیگران است، میسور نخواهد شد.
پنجم. زندگی انسان یک حیات جمعی است، خواه جامعه وجود جدایی از وجود افراد داشته باشد که عدّه ای بر آناند یا آنکه جامعه وجودی منحاز و مستقلی نداشته بلکه وجود آن همان حیثیت اجتماعی هر فردی باشد که همراه با حیثیّت فردی وی آفریده شده است؛ چنانکه گروه دیگری بر این نظرند؛ بنابراین صلاح هر فردی را باید در صلاحیت حیات جمعی جامعه جستوجو کرد؛ زیرا گر چه ممکن است در جامعه آلوده، فردی به صفا زندگی کند یا آنکه در جامعه پاک، فردی به آلودگی مبتلا گردد، لیکن با موارد نادر نمی توان حکم کلی و جامع را به دست آورد.
ششم. تأمین حیات جمعی جامعه بدون نظام حکومتی ممکن نیست؛ یعنی بدون قانون یکتا و رهبری یگانه و بدون پذیرش همگان نسبت به قانون جامع و رهبری واحد، یا اصلاً زندگی اجتماعی میسّر نیست یا به کمال مطلوب نمی رسد و همانطوری که تعددّ قانون، مانع استقرار نظام حکومتی است، تعددّ رهبر و کثرت آن هر چند شورایی هم باشد، مانع ایده آل نظام حکومتی است.
نیاز جامعه به قانون و رهبر وارسته
هفتم. تدوین قانون جامع از طرف فرد معین یا گروه خاص، هرگز ضامن منافع همه اقشار و جوامع نمی باشد؛ زیرا هر فرد یا گروهی، یا فقط سود خود را می طلبد یا در تشخیص سود و زیان دیگران ناتوان است؛ چنان که رهبری فردی که فقط چهره مردمی داشته، از تأیید الهی برخوردار نمی باشد یا به طور صحیح وارث مکتب الهی نیست ضامن مصالح همه مردم نبوده؛ بلکه در گرایشها و تنشهای سیاسی و اجتماعی، منافع طبقه مخصوص را بر مصالح دیگران ترجیح می دهد؛ لذا چاره جز تأمین دو رکن اصیل سیاسی اجتماعی نیست؛ اول، قانون آزاد و دوم، رهبر آزاده. و قانونِ آزادِ از اشتباه و تبعیضِ نابجا، همانا قانون الهی است و رهبر آزاده همانا انسان وارسته ای است که از بندِ باند بازی، آزاد و از مرز آز و آزار، حُریّت یافته باشد.
هشتم. جهان آفرینش تا کنون شاهد نظام حکومتی بَرین نبوده، جوامع بشری به جامعه ایده آل نائل نیامده است؛ یعنی به هدف خلقت خویش بارنیافته است، گر چه در این راه راهیان کوی حق قربانیهای فراوان نثار کردهاند و طبقات مخصوص به اوج ایثار رسیده، از اینجهت به کمال خویش باریافته اند، لیکن هدف عمومی آفرینش حاصل نشده است. البته زمینه های مناسبِ مقصود نهایی را فراهم نموده اند و از این نظر، مأموریتهای الهی خویش را امتثال کرده اند.
نهم. اسلام برابر اصول یاد شده، چنین نوید می دهد که حکومت پهنه زمین و گستره زمان آینده به دست وارستگان آزاده از هر گونه رذیلت قرار میگیرد؛ تا هم به ستم ظالمان پایان بخشوده شود، هم سطح زمین از تباهی طاغیان تطهیر گردد، هم طبقه محروم از فقر رهایی یابد، هم شکمبارگی مُترفان فراموش گردد؛ ﴿و نُرید أن نَمنَ علی الذین استضعِفوا فی الأرض و نَجعَلَهُم أَئمَّةً و نَجعَلَهُم الوارثین﴾ [6]، ﴿... أنّ الأرضَ یَرِثُها عبادی الصالحون﴾.[7]
دهم. برنامه حکومت صالحان، همانا احیای زمینِ ظلم زده و زمینه ستمدیده، و نجات آن از هر گونه تعدی و طغیان و اصلاح آن به گسترش قسط و عدل است و چون مهم ترین عامل رهایی از سلطه شیطان و بردگی هوس همانا ایجاد روح بندگی خداوند در فرد و جامعه می باشد، اسلام وظیفه صالحان وارث زمین را چنین ترسیم می نماید: ﴿الذین إِن مکنّاهُم فی الأرضِ أَقامُوا الصّلوة و اتَوا الزَکاةَ و أَمَروُا بالمعروفِ و نَهَوا عنِ المُنکرِ و لله عاقبةُ الأُمور﴾.[8]
بنابر این، نتیجه نگرش الهی به جهان خلقت، همانا به آینده خوش بین بودن و با هر ظلمی مبارزه نمودن و زمینه صلح جهانی را فراهم کردن و به هدف والای بشری معتقد بودن و از هر گونه یأس و نا امیدی نجات یافتن و در مقابل پیشرفت سلاحهای اتمی و جنگ ستارگان، مقاومت کردن و به انتظار مُصلح آزاده جهانی بسر بردن و در زمان ظهور وی از هیچ نثار و ایثاری دریغ نکردن و برای استقرار حکومت آن انسان کامل و خلیفه خدا در زمین جهاد و اجتهاد نمودن و ذائقه تلخ تهیدستان را با براندازی توانگران زر اندوز شیرین کردن و سر انجام، آفریدگار جهان را با تعدیل نظام بشری خشنودساختن خواهد بود. بامید آن روز بهروز و به انتظار ظفر عدل بر ظلم و اهتزاز پرچم قسط بر فراز هر کاخ و کوخ!
الحمد للّه رب العالمین
جوادی آملی
[1] ـ سوره ص، آیه 27.
[2] ـ سوره روم، آیه 41.
[3] ـ سوره مؤمنون، آیه 71.
[4] ـ سوره قیامت، آیه 36.
[5] ـ سوره مؤمنون، آیه 115.
[6] ـ سوره قصص، آیه 5.
[7] ـ سوره انبیاء، آیه 105.
[8] ـ سوره حج، آیه 41.
به نام خدا
نام!
نمیخواستم نام چنگیزرابدانم
نمخواستم نام نادررابدانم
نام شاهان را
محمدخواجه وتیمورلنگ
نام خفت دهندگان را وخفت چشندگان را
تنهانام تورامی خواستم بدانم
و
تنهانامی که میخواستم ندانستم!!!!!!!!!!!!!!!!!!
به نام او
دیگران همیشه ازنظرما،دیگرانند
اماازنظرخودشان خودشانندومادیگران
عجیب آنکه همه اینگونه ایم....
به نام خدا
زمزمه!
چه مردی
چه مردی
که میگفت دهان راشایسته ترآنکه زیباترین نام هارا زمزمه واربگوید
و"تو"
آری تو
آن نام زمزمه واری
دردهان من
متبرک بادنام تو
به نام او
کاشانه!
کاش "کاش"نبود
وای کاش این "کاش "هم نبود
ودریغ آنکه گریزی از"کاش" نیست
مانتوانستیم تصورکنیم
تواما
تصویرش کن!!
به نام او
تنهاترین ها همیشه فاتحان جهان اند
زین سان خدای همیشه فاتح است
تونیزتنهاباش
خداباش
فاتح باش
فاتحان تنهایند....